تجربه کاربری - نویسنده : -
نرخ پرش یعنی درصد بازدیدهای تکصفحهای یا بازدیدهایی که در آن بازدیدکننده سایت را از همان نقطهی ورود (صفحهی فرود) ترک کرده است. پس هر چه عدد کمتر باشد بهتر است، چون یعنی بازدیدکنندهها از نقطهی ورود روی لینکهای دیگری کلیک کردهاند و محتوای دیگری هم در سایت دیدهاند، یا اکشن مورد نظر شما را انجام دادهاند. روشهای بهبود و کاهش نرخ پرش با تجربه کاربری در سایت شما ارتباط مستقیم دارند.
صفحات وبسایت شما تا جایی که میشود باید سریع باز شود. درست است که کاربر ایرانی به دلیل کندی سرعت اینترنت به طور کلی صبورتر است، ولی با گذشت هر ثانیه از زمان بارگذاری صفحه احتمال ترک وبسایت توسط کاربر بیشتر میشود. حجم تصاویر و کدها را بهینه کنید و هر چیز اضافه و غیرمفیدی را دور بریزید.
بیشتر کاربران اگر چیزی بشنوند که خوششان نیاید بلافاصله وبسایت شما را ترک میکنند. هر چیزی که صدا میدهد، از قطعات صوتی تا ویدیوهایی که خودبخود پخش میشود را از صفحه حذف کنید. چه موسیقی باشد چه کلام.
وبسایت شما باید تصویری از کیفیت ارائه بدهد، و تصویری از محصول یا خدمتی که ارائه میکنید به نمایش درآورد؛ مثلا برای هتل، راحتی/خوشبرخوردی؛ برای فروشگاه آنلاین، قابلیت اعتماد؛ و برای وبلاگ یا مرجع، دانش و یادگیری.
اگر ٪۵۰ کاربران شما هنوز از اینترنت اکسپلورر ۶ استفاده میکنند و وبسایت شما هم در این مرورگر قدیمی بد باز میشود، این یعنی ٪۵۰ درصد مخاطبین شما وبسایت را ترک خواهند کرد. سایت را در تمام مرورگرهای مرتبط آزمایش کنید.
اگر کاربر شما دنبال «ویجتهای اندروید» میگشته و عنوان شما به شکلی نگوید که «همان اطلاعاتی که دربارهی ویجتهای اندروید میخواهی»، ممکن است کاربر سایت را ترک کند.
میتوانید برای عنوان صفحهتان یک روکش شکلاتی درست کنید. میتوانید یک اسکریپت اضافه کنید که بررسی کند بازدیدکننده از چه طریقی وارد وبسایت شده و پیغام مرتبطی نشان دهد. مثلا اگر به دنبال «ویجتهای اندروید» جستجو کرده، اسکریپت میتواند این مسئله را کشف کند و عنوانی نشان دهد که این کلمات کلیدی را در خودش جای داده باشد. یا آنکه اگر از وبسایت دیگری به اینجا هدایت شده است، میتوانید یک پیغام خوشآمدگویی نشان دهید که به جایی که از آن آمده اشاره کند و پیغام شخصیتر و حتی مرتبطتری بسازد.
عنوانها و سرتیترها علاوه بر مرتبط بودن باید جذاب هم باشد تا مخاطب را به خواندن و در نهایت انجام عملی ترغیب کند.
یک تصویر خوب، مثلا اسکرینشاتی از محصولی که ارائه میدهید، میتواند در یک لحظه درک اولیهای از اینکه محصول چه هست، چه شکلی است (یعنی کاربردپذیری یک محصول نرمافزاری) و برخی از ویژگیها و امکاناتش به مخاطب منتقل کند. مثلا اگر کاربر به دنبال نرمافزاری است که فایل MPEG را به AVI تبدیل کند، اسکرینشاتی از یک دکمهی بزرگ بگذارید که رویش نوشته «تبدیل MPEG به AVI». بازدیدکننده بدون آنکه حتی یک کلمه از متن را بخواند بلافاصله متوجه میشود که این نرمافزار همان کار مورد نظرش را انجام میدهد،
تعریف: هر محتوایی که بدون اسکرول کردن و جابجا شدن در صفحهی مرورگر کاربر نمایان است، بالای فولد است.
اطلاعات مهم و گامهای بعدی که کاربر باید بردارد را بالای فولد نگه دارید. اگر کاربر چیزی که میخواهد را در نگاه اول نبیند ممکن است سایت را ترک کند.
باقی صفحه را ساده نگه دارید، شلوغش نکنید و بیشتر از ۵ گزینه برای پیمایش سایت نگذارید. در واقع باید فقط یک فراخوان به عمل (call to action) اصلی وجود داشته باشد که گام بعدی را کاملا مشخص کند، مثلا «اطلاعات بیشتر»، «افزودن به سبد»، «ثبتنام» و از این قبیل. در روندهای طراحی جدید میبینیم که این اکشنها معمولا دکمههای بزرگ و برجستهای است که درون صفحه کاملا توی چشم است.
برای صحبت کردن با مخاطب از زبان مرتبط و مناسبی استفاده کنید تا پیامتان به خوبی منتقل شود. اگر به شکل نادرستی با مردم صحبت کنید آنها را از خود دور میکنید، و حتی ممکن است برنجند. به خصوصیات مخاطبتان فکر کنید؛ جوان است یا پیر؟ سواد کامپیوتری دارد یا نه؟ آیا خلاق است، فنی است، حرفهای است، مصرفکننده است؟ و چیزهایی از این قبیل. و حواستان به اشتباه املایی و تایپی هم باشد!
پاراگراف ۳۰ خطی خیلی چیز ترسناکی است! متن را به قطعات کوچکتر و قابل هضم بشکنید و بالای هرکدام هم یک زیرعنوان مفهوم و مرتبط قرار دهید. اینطوری مخاطب میتواند خیلی راحت صفحه را اسکن کند و چیزهایی که دنبالش است را بیابد.
به عنوان موضوع بچسبید. به مخاطب همان چیزی را بدهید که میخواهد. پرحرفی نکنید و از اصل موضوع منحرف نشوید.
اگر کسی با جستجوی «تیشرت زرد» سر از وبسایت شما در آورده و شما تیشرت زرد ندارید، به جایش تیشرتهای سبز و آبی و نارنجی قرمز به او نشان بدهید. شاید این رنگها را به ناامید برگشتن ترجیح بدهد.
پنجرههای پاپآپ خودکار، متن متحرک، لوگی چرخان و تبلیغات فلش را تا جای ممکن حذف کنید.
حتما یک منوی راحت و مشخص داشته باشید. مثلا ممکن است بازدیدکننده بخواهد قبل از آنکه خریدی انجام دهد اول کمی دربارهی شرکت شما بداند یا تلفن تماس شما را داشته باشد. اگر راحت این چیزها را پیدا نکند ممکن است پشیمان شود و برود.
مدتها است که رسم شده لوگوی شرکت به صفحهی اصلی سایت پیوند بخورد، پس اگر کار آنطور که باید پیش نرفت و بازدیدکننده چیزی که میخواست را پیدا نکرد، دستکم بتواند به راحتی به صفحهی اول برگردد و دوباره تلاش کند.
اگر محتوا را مرتبا بهروز نمیکنید، پس دستکم هر اشارهای به تاریخ آن را حذف کنید. «آخرین ویرایش در بهمن ۱۳۸۲» قطعا مخاطب را از محتوای شما ناامید میکند.
اگر صفحهی شما برای معرفی و نمایش کارِ محصول متکی به ویدیوی فلش است، دقت کنید که آیا مطمئنید مخاطب هدفتان میتواند آن را ببیند؟ گاهی شبکهی شرکتها محدود شده و این نوع محتوا را مسدود میکند، یا از آن مهمتر اساسا سرعت و ترافیک اینترنت کاربر کشش پخش ویدیو ندارد. اگر کاربر به کادر خالی بربخورد یا ویدیو کند و با وقفهی بسیار پخش شود یا ترافیک کاربر را بخورد، ممکن است صفحه را ترک کند.
کاربرها اغلب وقتی چیزی را که میخواهند بلافاصله پیدا نکنند، آن را جستجو میکنند. فراهم آورن کادر جستجوی خوب در کاهش نرخ پرش بسیار موثر است. مثلا بتوانند بر اساس صفت در محصولات شما جستجو کنند.
تصدیقهای «آدمهای واقعی» در تعریف از تجربهی خوبشان یا موفقیتی که به کمک محصول شما به آن رسیدهاند را در جای مناسبی قرار دهید. ذات انسان طوری است که کاربر حس میکند او هم دلش میخواهد به آن موفقیتها برسد.
اگر اکشنی که از کاربر انتظار دارید پر کردن یک فرم است، آن را تا جای ممکن کوتاه کنید. اگر کاربر دنبال محصول دانلودکردنی است، آیا واقعا لازم است که از او کد پستی بخواهید و وادارش کنید یک فرم تایید پر کند؟
خلاصه و نتیجهگیری
نهایتا هدف این است که کاربر کمترین زمان را برای رسیدن به آنچه میخواهد صرف کند، که برای آن میتوانیم سرعت باز شدن صفحه را بالا ببریم و پیمایش راحتی بسازیم. و همینطور خیلی راحت آنچه را که میخواهد پیدا کند؛ سادگی و خلاصهگویی و عناوین مرتبط و مفهوم و آوردن نکات اصلی در اولین نمایی که میبیند از چیزهایی است به این مسئله کمک میکند. در ضمن باید چیزهایی که حواسش را پرت میکند و او را آزار میدهد را از جلویش برداریم، مثل فلش و قطعات متحرک و فیلم و صداهایی که خودبخود شروع به پخش میکند. و خیلی واضح و مشخص او را به اکشنی که مورد نظر ما است هدایت کنیم و یافتن و انجام این اکشن را هم آسان کنیم. و کاری کنیم به محتوای ما و محصول ما اعتماد کند. اگر میخواهید نرخ پرش صفحه فرود (Landing Page) را کاهش دهید یک مقاله جامع با عنوان ۳۰ نکته برای بهینه سازی صفحه فرود در آکادمی اینتورک قرار گرفته است.
امیدوارم که این مطلب به شما کمک کرده باشد، خوشحال میشویم که به ما بگویید که کدام یک از این روشها را امتحان کردهاید و چقدر بر نرخ پرش (Bounce rate) شما تاثیر گذاشته است.
منبع: وبسایت فرانش
دیجیتال مارکتینگ - ۸ خرداد ۱۳۹۷
اخبار دیجیتال مارکتینگ -
بازاریابی شبکههای اجتماعی -
۱۳ دیدگاه در رابطه با “۲۰ روش برای کاهش نرخ پرش وبسایت شما”
به نکات مهم و بسیار خوبی اشاره کردید. یادآوری این نکات و مهم تر از اون عمل کردن به این موارد تاثیر شگرفی خواهد داشت. بنده نیز همواره تلاشم بر این بوده که کاربر تجربه خوبی رو از بودن در وبسایتم داشته باشه.
نکاتی ابتدایی که بهشون بی توجهی میشه.
ممنون از مطلب خوبتون
بسیار مطلب خوب و مفیدی و من در وبلاگ درحال بکار بستن این نکات هستم تا بتونم نرخ پرش سایتمو کاهش بدم.
معرکه بود ; )
بسیار عالی و مفید بود
عالی بود
عالی و مفید بود
ممنون
ضمن عرض سلام خدمت شما استاد جابری
و تشکر بابت مطلب خوبتون
سایت بنده حدود ۳۶ روز است که راه اندازی شده و در طی این مدت ضریب خروجی برابر با ۱۰.۱۷% داشته
این میزان نرخ خروج بیانگر چه نکاتی میتواند باشد؟
درود، فعلا خیلی زود هست که بخواهین Exit Rate رو آنالیز کنین و باید کمی برای سایتتون بازاریابی انجام بدین و بعدا جا داره که روی این متریکها تمرکز کنین.
فید بک : افزایش سرعت وب سایت و کاهش نرخ پرش | بلاگاد
استفاده کردم.متشکرم و موفق باشید.
باتشکر.بسیار عالی بود